آیا هر دو چشم خود را به یک میلیارد دلار می‌فروشید؟ ۰
اشتراک گذاری مطلب

آیا هر دو چشم خود را به یک میلیارد دلار می‌فروشید؟

آیا هر دو چشم خود را به یک میلیارد دلار می‌فروشید؟ در ازای چه مقدار پول حاضرید دست، پا یا گوشهای خود را از دست بدهید؟ آیا قبول می‌کنید در ازای از دست دادن فرزند دلبندتان و یا یکی از افراد خانواده‌تان مثل پدر یا مادر، صاحب ثروت بیکرانی شوید؟

مطمئنا خیر. حتی فکر کردن به این جملات هم، وحشتناک است. همه ما به خوبی می‌دانیم هیچ انسان عاقل و نرمالی حاضر نیست سلامتی خود یا عزیزانش را با پول معاوضه کند. ممکن است عاشق پول باشیم و یا برعکس، به خاطر نداشتن پول دچار هزارویک مصیبت و بدبختی باشیم اما.... اما باز هم حاضر نیستیم چشم خود را، به پول بفروشیم یا با مرگ کودک‌مان، ثروتمند شویم.

پس چرا قدر چیزهایی که داریم را نمی‌دانیم؟

چرا بیشترین درگیری فکری ما، حول‌وحوش پول و مشکلات مالی می‌چرخد؟ چرا هیچوقت از چیزهایی که داریم، لذت نمی‌بریم؟ چرا به محض روبرو شدن با انواع و اقسام بدهی و بی‌پولی، شروع به حرص خوردن و بدرفتاری کردن با کسانی که دوستشان داریم، می‌کنیم؟

مگر غیر از این است که ناراحتی، عصبانیت، استرس و اضطراب تمام سیستم ایمنی بدن را از بین می‌برد. باعث نابودی قلب و ایجاد فشار خون و زخم معده می‌شود.امیدوارم سوتفاهم نشود. بحث ما بی‌ارزش بودن پول نیست.

پول تو این دنیای خاکی، همه چیز است. وقتی پول داریم، هر چیزی که دوست داریم را می‌توانیم بخریم. با پول می‌توانیم لبخند رو لبهای کسانی که دوستشان داریم، بیاوریم. اما مساله اینجاست:

نگرانی در مورد پول نباید مانع دیدن زیبایی‌های زندگی شود. نباید به قدری ما را درگیر خود کند که فراموش کنیم کودک کوچک ما، به محبت و توجه پدرومادرش نیاز دارد. نباید انقدر استرس مسائل مالی را داشته‌باشیم که پدرومادر، فامیل یا دوستان خود را فراموش کنیم.

باور کنید لحظات قشنگی که کنار خانواده یا دوستان خود سپری می‌کنیم با هیچ ثروتی قابل مقایسه نیست.

شاید الان که در حال خواندن این مطلب هستید، کلی مشکل مالی داشته‌باشید. ولی برای یک لحظه، به حرفهای من فکر کنید. فقط و فقط برای چند دقیقه تصور کنید اگر فرزندتان را از دست بدهید.... اگر همین حالا به شما خبر بدهند که پدر یا مادرتان فوت کرده...... چه حسی به شما دست می‌دهد؟ آیا باز هم نگران قسط و بدهی و اجاره عقب‌افتاده خود هستید؟

بدون شک، تو چنین شرایطی به تنها چیزی که فکر نمی‌کنید و اصلا و ابدا برای شما اهمیتی ندارد، همین قسط و بدهی و اجاره عقب‌افتاده است.

پس چرا برای چیزهایی که تو شرایط مختلف، اهمیتش را برای شما از دست می‌دهد، غصه می‌خورید؟ چرا تو همین لحظات، از بودن کنار خانواده و عزیزانت لذت نمی‌بری و خدا را شکر نمی‌کنی؟

ممکن است بگویید: حرف شما کاملا درست. ولی الان هزارویک مشکل مالی دارم. حتی پولی برای خرید نان ندارم یا.. کاری ندارم که بتوانم از کنارش درآمدی کسب کنم.

دوست گرامی:

اولین قدم برای حل مشکلات مالی، حفظ آرامش است. وقتی مضطرب و ناراحت هستید، نمی‌توانید تصمیم درستی بگیرید. می‌دانید چرا؟

چون مغز ما انسان‌ها، در آن واحد فقط به یک چیز می‌تواند فکر کند. وقتی آن چیز غم و غصه و استرس باشد، جا برای حل مساله وجود ندارد.

برای ایجاد آرامش، می‌توانید از همین روش ساده ولی کاربردی استفاده کنید. نگاهی به اطرافیانتان بیاندازید، خدا رو به خاطر وجودشان شکر کنید. به خاطر هر چیز کوچک و بزرگی که در زندگی دارید، شکرگزار باشید. این کار ساده‌، کم‌کم سبب ایجاد آرامش درونی در شما می‌شود. وقتی از ترس و استرس و اضطراب رهایی پیدا کردید، تازه متوجه می‌شوید مغزتان در حال فکرکردن و پیدا کردن راه‌حل است.

به مغزتان اعتماد کنید. او بهترین راه‌حل را ارائه می‌دهد.


۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی