چگونه می‌توان از سیستم فعال‌سازی RAS، برای رسیدن به اهداف استفاده کرد؟ ۰
اشتراک گذاری مطلب

چگونه می‌توان از سیستم فعال‌سازی RAS، برای رسیدن به اهداف استفاده کرد؟

شاید اولین چیزی که باید در مورد آن صحبت کنیم، سیستم فعال‌سازی RAS است. RAS، قدرتمندترین قسمت مغز است که متاسفانه خیلی کم از آن استفاده می‌کنیم. این سیستم که به نام Reticular هم معروف است، بخش ناخودآگاه ذهن را در کنترل خود دارد. اما چگونه این کار را انجام می‌دهد؟
کار اصلی RAS، ایمن نگه‌داشتن ماست. ‌‌ras، هر چیزی که فکر می‌کند مهم است یا خیر را فیلتر می‌کند. اگر چیزی در نظر ras مهم جلوه کند، به ذهن خودآگاه می‌گوید: ایست، توقف کن، به این مساله توجه کن، این مورد، خیلی مهم است. و اگر آن مساله به نظر ras کم‌اهمیت باشد، هیچوقت به آن توجه نمی‌کنیم.
راحت از کنار این موضوع عبور نکنید! بهتر است کمی در مورد آن بیشتر فکر کنید.قسمتی در ذهن ما وجود دارد که به ما دستور می‌دهد به چه چیزی توجه کنیم و به چه چیزی بی‌توجه باشیم.این مساله بیش از آنچه که فکر می‌کنید، مهم است.  چرا؟
چون مغز ما در هر لحظه توسط هزاران هزار اطلاعات خارجی بمباران می‌شود. اگر بخواهد همه اطلاعات را پردازش کند و به ما تحویل دهد، مطمئنا به خاطر این حجم از اطلاعات ورودی، دیوانه خواهیم شد. بنابراین مغز شروع به فیلتر اطلاعات می‌کند. یک بخش کوچکی از اطلاعات بیرونی را در اختیار ما قرار می‌دهد و از بقیه صرف‌نظر می‌کند.

حال نکته اینجاست: مغز ما چه اطلاعاتی را پردازش می‌کند و از کنار چه اطلاعات مهمی بی‌خیال می‌گذرد؟ اگر برنامه‌ریزی مغز ما اشتباه باشد و به مسائل کم‌اهمیت توجه کند، از آن طرف نکات مهم و کلیدی را فیلتر کند، چه اتفاقی برای زندگی ما می‌افتد؟

بدون شک، تمام زندگی ما پر می‌شود از شکست‌ها و ناکامی‌ها.
اجازه دهید در مورد عملکرد ras مثالی بزنم.
شما تصمیم می‌گیرید در آینده‌ای نزدیک، کفشی به رنگ لیمویی بخرید. از لحظه‌ای که این تصمیم را می‌گیرید، بارها و بارها به طرق مختلف چشمتان به کفش‌هایی با رنگ لیمویی می‌افتد. با اینکه این رنگ کفش، رنگی نادر است ولی شما در هر جایی آن را می‌بینید. علت چیست؟
مسلما تعداد این نوع کفش‌ها به یکباره زیاد نشده، این رنگ کفش، قبلا هم وجود داشته. ولی چون برای سیستم فعال‌سازی RAS مهم نبوده، هیچوقت به آن توجه نمی‌کرده. در نتیجه شما هم هیچگاه، این نوع کفش را نمی‌دیدید. اما به محضی که تصمیم گرفتید :
کفشی با رنگ لیمویی بخرید، پیام  زیر را به مغزتان ارسال کردید:
کفش با رنگ لیمویی برای من مهم است. پس به آن توجه کن.
به طور خلاصه فعالیت ras شبیه موتور جستجوگر گوگل است. وقتی شما کلمه‌ای در گوگل تایپ می‌کنید، گوگل هزاران هزار وبسایت غیر مرتبط با کلمه‌ای که تایپ کردید را فیلتر می‌کند. و فقط وب‌سایت‌هایی را به نمایش می‌گذارد که ربطی به کلمه مورد نظر شما داشته‌باشد.
در واقع، با اینکه مغز مرکز تفکر است، ولی به محرک‌های خارجی واکنشی نشان نمی‌دهد مگر اینکه ras اجازه ورود این پیام‌های خارجی را بدهد. اما در چه زمانی ras اجازه ورود پیام‌های خارجی را می‌دهد؟
زمانی که به چیزی فکر می‌کنیم، تصمیم جدیدی می‌گیریم و یا اهدافی را برای خود در نظر می‌گیریم. همه این موارد باعث می‌شود، پیام‌های هشداردهنده‌ای به مغز ارسال شود.
با توجه به موارد گفته‌شده می‌توان به این نتیجه رسید :
هر فکر، هر تصمیم و یا هر هدفی که انتخاب می‌کنیم، به عنوان برنامه‌ای که باید اجرا شود به قسمت راس داده می‌شود. از آن پس، ras تمام تلاشش را می‌کند تا توجه ما را به سمت چیزی که می‌خواهیم، جلب کند.
حال خود تصور کنید اگر دائماً به فقر، بدبختی، طلاق، بدشانسی، بیماری فکر کنیم، نتیجه‌اش چه خواهد بود؟

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی