چگونه بفهمم هدفم تو زندگی چیست؟
بحث در مورد موفقیت و راههای رسیدن به آن، همیشه و همه جا وجود داشته. در مورد نحوه رسیدن به اهداف، کلی کتاب در سراسر دنیا منتشر شده یا هر ساله، تعداد زیادی سمینار در مورد اهداف، رویا، موفقیت و شکست برگزار می‌شود. اما همه اینها زمانی به درد شما می‌خورد که بدانید از زندگی چه می‌خواهید. در بیشتر موارد ما هیچ شناختی از خواسته‌های خود نداریم. اما چرا از مساله‌ای به این مهمی بی‌اطلاع‌ایم؟
اصلا چرا من به دنیا آمدم؟ چه هدفی تو زندگی دارم؟ تو چه زمینه‌ای استعداد دارم؟ چه کاری باعث خوشحالیم میشه؟
چگونه بفهمم چه چیزهایی باعث احساس رضایت و لذت در زندگی‌ام می‌شود؟
۱_ لیستی از آنچه برایتان مهم است، تهیه کنید.
۲_ در ادامه، جلوی هر عبارت موجود در لیست‌تان، توضیح مختصری بنویسید در مورد اینکه چرا این موارد، برایتان مهم و باارزش است.
۳_ حال جواب‌هایی که در مرحله قبل، آماده کردید را دوباره بخوانید. چه چیز مشترکی بین جواب‌ها پیدا می‌کنید؟ چه چیزی بیش از یکبار تکرار شده؟
۴_ کارهایی که از انجام آن، متنفرید را یادداشت کنید.
۵_ خصوصیات اخلاقی خودتان را بنویسید.
۶_ تعیین هدف آخرین قدمی است که باید بردارید.
چرا خیلی وقت‌ها به نقطه‌ای از زندگی می‌رسیم که از خودمان می‌پرسیم:
اصلا چرا من به دنیا آمدم؟ چه هدفی تو زندگی دارم؟ تو چه زمینه‌ای استعداد دارم؟ چه کاری باعث خوشحالیم میشه؟
ما جواب این سوال‌ها را نمی‌دانیم، چون هیچگاه وقتی برای خودمان نداریم. به یک سال گذشته خود نگاهی کنید، چقدر برای شناخت خودتان وقت گذاشتید؟ از کجا می‌خواهید بفهمید چی از زندگی می‌خواهید، وقتی حتی زمانی به خودتان اختصاص نمی‌دهید؟
اولین و مهمترین قدم، برای اینکه بدانید هدفتان تو زندگی چیست و چه چیزی سبب خوشحالی شما می‌شود، شناخت خودتان هست. پس، یک قلم و کاغذ بردارید و ادامه مقاله را مطالعه کنید:
چگونه بفهمم چه چیزهایی باعث احساس رضایت و لذت در زندگی‌ام می‌شود؟
۱_ لیستی از آنچه برایتان مهم است، تهیه کنید.
این لیست را سریع و بدون هیچ خجالتی تهیه کنید. یعنی هر چیزی، هر چقدر هم که در ظاهر مسخره به نظر می‌رسد اما در آن لحظه، برایتان بااهمیت است را یادداشت کنید. لیست شما ممکن است شامل گربه، کفش جدیدی که خریدید و.... باشد. اما اشکالی ندارد. انتخاب‌های شما در حال حاضر، تصویری از لحظات زندگی‌تان را به نمایش می‌گذارد. این تصویر لازم نیست خیلی خاص و چشمگیر باشد. فقط باید، هر چیزی که در این لحظه به ذهنتان می‌رسد و حس خوبی نسبت به آن دارید را بنویسید.
به طور مثال : لیست آقای محمدی شامل این عبارات است:
دخترم ، دوستانم ، نوشتن ، مربیگری ، خانه شخصی ، گربه ، برنامه‌های تلویزیونی مورد علاقه‌ام ، یادگیری ، وبلاگم .
۲_ در ادامه، جلوی هر عبارت موجود در لیست‌تان، توضیح مختصری بنویسید در مورد اینکه چرا این موارد، برایتان مهم و باارزش است.
به طور مثال :
دخترم، چون همه زندگی من است. خیلی دوستش دارم و باعث خوشحالی من می‌شود.
دوستانم، چون در هر شرایطی از من حمایت می‌کنند و مرا می‌خندانند.
وبلاگ‌نویسی، چون با نوشتن، قادرم به دیگران کمک کنم. در ضمن نوشتن، کاری سرگرم‌کننده و جالب است.
مربیگری، چون کاری است که باعث می‌شود به دیگران کمک کنم تا زندگی بهتری داشته‌باشند.
خانه‌ام، چون محیطی امن را برایم فراهم می‌کند.
یادگیری، چون باعث می‌شود آدم بهتری شوم.
برنامه‌های تلویزیونی مورد علاقه‌ام، چون سرگرم‌کننده و خنده‌دار هستند.
۳_ حال جواب‌هایی که در مرحله قبل، آماده کردید را دوباره بخوانید. چه چیز مشترکی بین جواب‌ها پیدا می‌کنید؟ چه چیزی بیش از یکبار تکرار شده؟
مثلا در مثال قبل، چیزهایی که بیشتر به چشم می‌خورند، عباراتی مانند:
کمک به دیگران، خنده و سرگرمی، یادگیری و امنیت هستند.
این مرحله، بسیار حساس است. چون چیزهایی که در مورد خود می‌فهمیم، بازتاب ارزش‌ها و هر چیزی است که در اعماق وجودمان برایش احترام قائل هستیم و دوست داریم همانگونه رفتار کنیم.
و همین نقطه، آغاز تعیین هدف شماست.
۴_ کارهایی که از انجام آن، متنفرید را یادداشت کنید.
شاید برایتان عجیب باشد، ولی این مرحله، کمک زیادی به شما می‌کند. اینکه واقعا بدانید چه چیزهایی را دوست ندارید، سبب می‌شود اهدافی که انتخاب می‌کنید، محدودتر شود.
به طور مثال :
مشکلات مالی برای یک نفر ممکن است خیلی خیلی آزاردهنده باشد. این فرد، در تعیین هدف باید این مساله را مد نظر خود قرار دهد. او نمی‌تواند دنبال کارهایی با درآمد پایین باشد، چون در ادامه مسیر، توان رویارویی با مشکلات مالی را نخواهد داشت.
۵_ خصوصیات اخلاقی خودتان را بنویسید.
نوشتن این موارد هم می‌تواند بسیار مفید باشد. پس صادقانه، ریزترین و پنهانی‌ترین خصوصیات اخلاقی خود را بنویسید. اینکه فردی خجالتی و کمرو هستید و یا برعکس، بااعتماد‌به‌نفس و اجتماعی؟ اصولا فردی آرام و ساکت هستید یا پرحرف و پرجنب‌وجوش؟ از صحبت کردن در جمع، لذت می‌برید یا از آن فراری هستید؟ اهل ورزش و هنرید یا کشف و اختراع؟ بیشتر وقت خود را صرف مطالعه می‌کنید یا گشت‌وگذار و تفریح؟
چنین سوالاتی، دید روشن‌تری به شما می‌دهد. وقتی به این سوالات جواب می‌دهید، کم‌کم متوجه نکاتی می‌شوید که تا حالا به آن بی‌توجه بودید. و همین نکاتی که همیشه از دیدتان پنهان بوده، روزنه‌ای به سمت شناخت بیشتر افکار و رویاهای شماست. پس خیلی راحت از کنار این سوالات نگذرید.
۶_ تعیین هدف آخرین قدمی است که باید بردارید.
دوباره نگاهی به لیست‌تان و جواب‌هایی که دادید، بکنید. ببینید چه چیزهایی در زندگی برایتان مهم است. در موردش خوب فکر کنید تا بفهمید چه کارهایی می‌توانید انجام دهید تا به مواردی که در لیست نوشتید، برسید.
با خود فکر کنید با توجه به مواردی که نوشتم، چه چیزهایی باعث خوشحالی‌ام می‌شود، از چه کارهایی باید دوری کنم؟ چه شغل‌هایی با روحیه من جور در نمی‌آید؟ با توجه به خصوصیات اخلاقی‌ای، کدام کارها بیشتر با روحیه من جور در میان؟
اجرای کارهای ساده فوق، سبب می‌شود، راحت‌تر اهدافتان را پیدا کنید. پس با کمی صرف وقت، خودتان را بیشتر بشناسید. درنتیجه از سرگردانی و بلاتکلیفی نجات پیدا خواهید کرد.
امیدوارم این پست، از وبسایت چیکادی برایتان مفید بوده باشد.
۰ دیدگاه