چرا بدون دلیل از کسی متنفر می‌شویم؟ ۰
اشتراک گذاری مطلب

چرا بدون دلیل از کسی متنفر می‌شویم؟

آیا تا حالا کسی را در شبکه‌های اجتماعی بلاک کردید؟ ممکن است دلایل مختلفی برای بلاک کردن داشته‌باشید ولی گاهی دیگران را بلاک می‌کنیم، فقط به خاطر اینکه آن شخص را دوست نداریم. با اینکار شاید آن فرد را از زندگی خود پاک کنیم، اما آیا از این احساس تنفر یا دوست نداشتن هم می‌توانیم جلوگیری کنیم؟
مطمئنا خیر. احساس دوست نداشتن یک مکانیسم ضروری برای بقاست که قرن‌هاست انسان‌ها از آن استفاده می‌کنند. در بیشتر مواقع این احساس به دنبال ترس پدیدار می‌شود.
وقتی کسی را می‌بینیم که با ما خیلی فرق دارد، دچار ترس می‌شویم و همین ترس سبب بوجودامدن احساسات منفی نسبت به شخص مقابل می‌شود. در این حالت حس ناخوشایندی به ما دست می‌دهد و با تمام وجود از فردی که حتی به خوبی او را نمی‌شناسیم، متنفر می‌شویم.
این احساسات در همین جا متوقف نمی‌شود. وقتی نسبت به کسی حس منفی داریم، پیام‌های کاملا اشتباهی را به مغزمان ارسال می‌کنیم و مغز، طبق همان اطلاعات اشتباه، ما را وادار به عکس‌العمل می‌کند. در این حالت اگر فرد مورد نظر کار مثبتی هم انجام دهد، اصلا به چشم ما نمی‌آید. زیرا ما اینگونه مغز خود را آموزش دادیم که روی نکات منفی فرد تمرکز کند. به همین علت است که ما همیشه یک لیست بی‌پایان از واقعیت‌های منفی نسبت به کسانی که دوستشان نداریم، داریم.
در حقیقت، وقتی از کسی متنفریم، ناخودآگاه رفتاری از ما سر می‌زند که فرد مقابل متوجه این حس ما می‌شود. پس متقابلا، او هم رفتار خوبی با ما نخواهد داشت. و همین مساله مهر تایید دیگری بر افکار منفی ما می‌شود. و این چرخه همینطور ادامه خواهد داشت.

به راستی چرا چنین اتفاقی می‌افتد؟ چرا با اینکه شخص مقابل را نمی‌شناسیم، از او متنفر می‌شویم؟

اجازه دهید با یک مثال توضیح دهم:
مدیر شرکتی را در نظر بگیرید که در پی استخدام یک نیروی جوان است.
این مدیر با جوانی فعال، پرانرژی و خلاق آشنا می‌شود. همه چیزهای خوبی که مدیر در آرزویش بوده و هیچوقت آن را نداشته، در وجود این جوان قرار دارد.
مدیر احساس پوچی می‌کند. در عالم خیال، خودش را با این جوان مقایسه می‌کند و نتیجه این مقایسه، اصلا برایش خوشایند نیست. در مقابل این جوان پرشور و باانگیزه، احساس حقارت می‌کند. پس ناخودآگاه از این فرد متنفر می‌شود و بدون هیچ دلیل منطقی از استخدام او صرفنظر می‌کند. دقت کنید در این مثال، جوان هیچ تقصیری ندارد. ولی قربانی افکار منفی مدیر می‌شود.
پس نتیجه می‌گیریم: خیلی وقت‌ها، احساسات ما درست نیستند ولی متأسفانه ما بر اساس همین احساسات غلط، رفتار می‌کنیم و یا تصمیم‌های مهم می‌گیریم.
برای جلوگیری از این اتفاقات ناگوار بهتر است قبل از هر چیزی، خود را بشناسیم. زیرا خیلی از اوقات، تصمیماتی که می‌گیریم به خاطر ترس، حس حقارت و ناامنی غیرمنطقی و غیرواقعی است.
اینکه بدانیم چه کسی هستیم و چه چیزی می‌خواهیم، کمک بزرگی برای خودشناسی ما محسوب می‌شود. از این طریق جلوی خیلی از احساسات منفی خود را می‌گیریم.
پیروز و شاد باشید.

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی