روانشناسان معتقدند: قدرت باور به قدری زیاد است که تبدیل به واقعیت زندگی فرد میشود. با این اوصاف، کمی فکر کنید، اگر این جمله حقیقت داشتهباشد، باید چه کاری را انجام دهیم؟ مطمئنا اولین چیزی که به ذهنمان خطور میکند این است که بدانیم به چه چیزهایی باور داریم؟
ممکن است بگویید: من اصلا نمیدانم باور چیست!! وقتی هنوز در مورد خود باور، هیچ اطلاعی ندارم، چگونه بدانم به چه چیزهایی در زندگیام باور دارم؟
حق با شماست، پس اجازه دهید اول در مورد باور و قدرت شگفتانگیزش بحث کنیم:
باور، همان فکرهایی است که دائم در ذهن ما تکرار میشود، در واقع یک عادت ذهنی است که با اعتمادبهنفس زیاد، خود را نشان میدهد، باور، همان عقیده و نظری است که به آن ایمان داریم و در هر شرایطی آن را درست میدانیم و با تمام وجود از آن دفاع میکنیم.
این باورها از سنین کودکی در ما شکل میگیرند یعنی هر آنچه که میبینیم، میشنویم و یا تجربه میکنیم به مرور زمان اگر تکرار شوند، تبدیل به یک باور قوی در وجود ما میشوند.
برای اینکه با قدرت فوقالعاده باور آشنا شوید، از یک مثال واقعی استفاده میکنم:
تا قبل از سال ۱۹۵۴،دانشمندان معتقد بودند: بدن انسان نمیتواند دویدن یک مایل زیر چهار دقیقه را تحمل کند، اگر چنین اتفاقی بیفتد، قلب انسان منفجر میشود.
اما در سال ۱۹۵۴ شخصی به نام راجر بنستر، این اعتقاد را در هم شکست. او توانست یک مایل را زیر چهار دقیقه طی کند. اما چطور چنین اتفاقی افتاد؟ آیا راجر از بدنی قویتر نسبت به بقیه انسانها برخوردار بود و یا از تمرینهای خاصی استفاده میکرد؟
در کمال سادگی باید بگویم: هیچ کدام از دلایل بالا، علت موفقیت راجر نبودند، او فقط اعتقاد داشت میتواند کاری را انجام دهد که دیگران نمیتوانند.
جالب اینجاست بعد از راجر، افراد زیادی توانستند یک مایل را زیر چهار دقیقه طی کنند. پس حتما متوجه نقش خارقالعاده باور و ایمان شدید. فقط یک باور قوی، تمام دانش و اطلاعات علم پزشکی را زیر سوال برد.
اما نکته ظریفی که باید به آن توجه کنید این است که از قدرت باور هم در جهت مثبت هم در جهت منفی میتوان استفاده کرد. همانقدر که این قدرت، خلاف تمام گفتههای پزشکی عمل میکند، همانطور میتواند نیروهای ما را محدود کند، به گونهای که قادر به هیچ حرکتی نباشیم.
قدرت باور به خاطر ایجاد چهار کار زیر است:
باور باعث بینایی میشود، این جمله یعنی: باور نامرئی را میبیند، هر چیزی که هنوز عملی نشده را میبیند، باعث دیدن هدف و مسیر رسیدن به هدف میشود.
کسی که باور دارد در مسابقات المپیک برنده مدال طلا میشود، در حال دیدن آیندهای است که هنوز فرانرسیده است. و چون دید واضحی نسبت به هدفش دارد پس، از هر چیزی که سبب حواسپرتیاش میشود، دوری میکند، تردیدی به خود راه نمیدهد و با تمام نیرو به سمت رویایش پیش میرود.
باور سبب ایجاد قدرت اراده میشود. چرا و چگونه؟
باعث ایجاد اراده میشود، چون فرد آینده واضحی از موفقیتهای خود را میبیند. اما چگونه؟ وقتی فرد باور دارد که اگر ادامه دهد موفق میشود، پس انگیزه قوی برای تلاش بیامان در او بوجود میآید. چنین فردی آنقدر در مسیر رسیدن به هدف میماند و مبارزه میکند تا به پیروزی برسد.
حال برای چند لحظه به دو مورد فوق فکر کنید. وقتی فرد تصویری از آینده خود را میبیند، برای رسیدن به آن با پشتکار فراوان تلاش میکند، در همین شرایط با چالشها و مشکلات زیادی روبرو میشود که مجبور است آنها را کنار بزند، پس، باور سبب ایجاد مقاومت در مقابل سختیها میشود.
وقتی فرد به تواناییهای خود ایمان دارد، سخت تلاش میکند. از هر گونه حواسپرتی و شک و تردید دوری میکند و همین عوامل سبب میشود بیشتر از دیگران فعالیت کند.
به خاطر داشتهباشید:
زمانی که به خود و تواناییهای خود ایمان دارید، تمام کائنات دست به دست هم میدهند تا خواسته شما را اجابت کند،رفتار اطرافیان با شما تغییر میکند، همه چیز و همه کس در خدمت شما خواهد بود.
تعجب نکنید: هیچ چیزی در دنیای بیرون تغییر نکرده، تنها چیزی که تغییر کرده باور شماست.
اجازه دهید در مورد قدرت باور داستانی غیرقابل انکار را برایتان تعریف کنم:
خیلی وقتها برای تربیت فیلها، آنها را در دوران کودکی به درخت تنومندی میبندند تا در جنگل گم نشوند. با گذشت زمان، فیل بزرگ میشود. اما هر وقت که پای او را به درخت میبندند، قادر به فرار نیست. کافی است کمی تلاش کند تا طنابها را پاره کند ولی نمیتواند. چرا؟
چون باور دارد این کار امکانپذیر نیست. فیل با آن هیکل و قدرتش توان پاره کردن ظریفترین طناب را هم ندارد.
میبینید، قدرت باور، یک فیل بزرگ را همچون یک حیوان کوچک اهلی ضعیف میکند.
حال کمی با خودتان خلوت کنید، فکر کنید، ببینید شما چه باورهای محدودکنندهای برای خود دارید؟
عالی بود
http://dehati.blog.ir/
ممنونم دوست عزیر