آیا با مثبتاندیشی میتوان به موفقیت رسید؟
مثبتاندیشی، تلقین، استفاده از جملههای تاکیدی و مباحثی همچون خودهیپنوتیزم در چند دهه اخیر سروصدای زیادی به پا کرده و توجه جمعیت زیادی را در سراسر جهان به خود جلب کردهاست. در چنین شرایطی یکی از سوالهایی که بیشتر افراد دوست دارند در موردش بدانند، این است :
آیا با مثبتاندیشی، تلقین و یا تکرار جملههای تاکیدی میتوان به موفقیت رسید؟
برای اینکه به طور علمی به جواب این سوال برسیم، کافی است کمی در مورد ذهن خودآگاه و ناخودآگاه صحبت کنیم:
فرق ذهن خودآگاه با ناخودآگاه در چیست؟
ذهن ناخودآگاه بخشی از مغز ما را تشکیل میدهد که بر اساس عادت و غیرارادی عمل میکند. این بخش از ذهن ما، قدرت فوقالعادهی در پردازش اطلاعات دارد.
ذهن ناخودآگاه در هر ثانیه، ۴۰ میلیون بیت اطلاعات را پردازش میکند، در حالی که بخش خودآگاه ذهن ما، بسیار کندتر از آن عمل میکند. بخش خودآگاه فقط ۴۰ بیت اطلاعات را در هر ثانیه پردازش میکند. اما این مساله به عنوان ضعف خودآگاه محسوب نمیشود. زیرا بخش خودآگاه بر خلاف ناخودآگاه، به طور ارادی عمل میکند و قابلیت اضافه کردن اطلاعات را دارد. به همین دلیل، به راحتی، با تغییر اطلاعات دریافتی، روی عملکرد ناخودآگاه تاثیر میگذارد.
ذهن ناخودآگاه بسیار سریعتر و قدرتمندتر از ذهن خودآگاه است. به همین دلیل در شرایط اضطراری، این ذهن ناخودآگاه است که به بدن فرمان میدهد. اما با همه این اوصاف، نمیتوان از برتری بخش خودآگاه چشمپوشی کرد. با اینکه بخش خودآگاه خیلی کند عمل میکند ولی کنترل تمام بدن به عهده اوست.
به طور مثال : قبلا معتقد بودند فعالیتهایی همچون نفس کشیدن، دمای بدن، ضربان قلب کاملا غیرارادی و مربوط به بخش ناخودآگاه بدن است. اما امروزه، مرتاضهای هندی به وسیله خودآگاه، ضربان قلب، فشار خون و دمای بدن خود را کنترل میکنند.
پس تا اینجا نتیجه میگیریم:
ذهن ناخودآگاه سریعتر از خودآگاه عمل میکند اما این بخش از مغز بر اساس عادت رفتار میکند و اعمالش کاملا غیرارادی است. اما بخش خودآگاه با اینکه سرعت کندتری در پردازش اطلاعات دارد اما کاملا ارادی و خلاق است. بخش خودآگاه با اینکه خیلی کوچکتر از ناخودآگاه است ولی توان کنترل ناخوداگاه را دارد.
بخش خودآگاه و ناخودآگاه مغز چگونه عمل میکنند؟
در ابتدا بخش خودآگاه، اطلاعات جدید را از محیط اطراف خود میگیرد و به کندی پردازش میکند. اگر این اطلاعات بارها تکرار و پردازش شود، کمکم به بخش ناخودآگاه فرستاده میشود. در آنجا، این اطلاعات به صورت باور یا عادت در میآید.
اجازه دهید برای روشن شدن موضوع مثالی بزنیم:
وقتی برای اولین بار به آموزشگاه رانندگی میروید، یادگیری برایتان خیلی سخت و آرام پیش میرود. زیرا ذهن خودآگاه به کندی در حال پردازش این اطلاعات جدید است. اما به مرور زمان و تمرین زیاد به صورت غیرارادی رانندگی میکنید. چرا چنین اتفاقی میافتد؟
چون مهارت رانندگی شما به بخش ناخودآگاه ذهنتان فرستاده شده و از این به بعد رانندگی برای شما به یک عادت تبدیل شده است.
مشکل فعالیت خودآگاه و ناخودآگاه اینجاست که برای باورهای منفی هم همینطور قدرتمند عمل میکنند.
مثلا اگر به طور مداوم به کودکی بگویید: که احمق و دستوپا چلفتی است و هیچوقت تو زندگی موفق نمیشود، کمکم این جملهها، به بخش ناخودآگاهش رانده میشوند و تبدیل به یک برنامه برای ناخودآگاه میشود که باید علمیاش کند. پس، این کودک تا آخر عمرش به طور ناخواسته دست به کارهایی میزند که احمقبودن و دستوپا چلفتی بودنش را ثابت کند.
این کودک ممکن است در بزرگسالی احساس یاس و ناامیدی کند، فکر کند تمام جهان بر علیه اوست. ولی موضوع اینجاست :
دنیا علت بدبختی او نیست. زندگی وی به خاطر رفتارهایی که از آن بیاطلاع است و در گوشهای از ذهن ناخودآگاهش قرار دارد، به گند کشیده میشود.
تا اینجا فهمیدیم : ممکن است اطلاعاتی که در ذهن ناخودآگاه ما قرار دارد، کاملا مخرب و ویرانکننده باشد. در اینصورت چه باید بکنیم؟
آیا با تلقین و مثبتاندیشی میتوانیم روی عملکرد ناخودآگاه خود تاثیر بگذاریم؟
علم ثابت کرده ۹۵ درصد رفتارهای روزانه ما، توسط ناخودآگاه انجام میشود و فقط ۵ درصد رفتارهای ما، توسط خودآگاه کنترل میشود. به طور علمی، هر گاه ما به چیزی توجه میکنیم یا روی فکری تمرکز میکنیم در واقع، از قدرت خودآگاه خود بهره میبریم، به محض اینکه توجه ما کم شود یا حواس ما پرت شود، ذهن ناخودآگاه وارد عمل میشود.
اگر به دقت به رفتارهای خود توجه کنید، میفهمید در بیشتر مواقع روز یا به گذشته فکر میکنید یا آینده.
در واقع هر گاه به زمان حال توجه میکنید یعنی از بخش خودآگاه مغزتان استفاده میکنید وقتی تمرکزتان از زمان حال گرفته میشود، بخش ناخودآگاه شروع به فعالیت میکند و طبق برنامههایی که از سالهای قبل گرفته عمل میکند.برای تغییر این برنامهها که اکثرشان توسط دیگران به شما دیکته شده، چه باید بکنید؟
آیا صرفا با مثبتاندیشی میتوان برنامههای ناخودآگاه ذهن را تغییر داد؟
هر فکر یا رفتاری که روی آن تمرکز میکنید، ابتدا در خودآگاه مغزتان قرار میگیرد اما اگر این تمرکز به طور مداوم انجام شود این افکار و رفتار به عنوان برنامهای که مغز ملزم به اجرای آن است به ناخودآگاه میرود. در آنجا تبدیل به عادت میشود و ناخودآگاه وظیفه دارد آن فکر یا رفتار را در دنیای بیرونی به واقعیت تبدیل کند. پس طبق آن برنامه پیش میرود.
اگر هر روز به این مساله فکر میکنید که چقدر چاق هستید، این فکر از خودآگاه به ناخودآگاه میرود. و ناخودآگاه موظف است کاری کند که شما چاق شوید.
پس برای اینکه به هر چیزی که میخواهید برسید باید در ابتدا، برنامههای جدیدی به ناخودآگاه مغزتان بدهید.
برخی فکر میکنند با تلقین و مثبتاندیشی میتوانند باورهای جدید را جایگزین باورهای مخرب قبلی کنند اما آیا این امر ممکن است.
کافیه خودتان مقایسه کنید:
ذهن ناخودآگاه در ۹۵ درصد شبانهروز با سرعت پردازش ۴۰ میلیون بیت بر ثانیه در حال فعالیت است. آیا ذهن خودآگاه ما با سرعت ۴۰ بیت بر ثانیه که فقط ۵ درصد شبانهروز فعال است توان تغییر برنامههای ناخودآگاه را دارد؟
در جواب باید بگوییم:
با اینکه این کار خیلی دشوار است اما امکانپذیره. ولی فقط با مثبتاندیشی و تلقین عبارتهای تاکیدی ممکن نیست. در کنار مثبتاندیشی و تلقین باید از قدرت فوقالعاده اراده کمک بگیرید. باید بتوانید آگاهانه و با اراده روی چیزهایی که دوست دارید، تمرکز کنید. تا از نفوذ ناخودآگاه جلوگیری کنید. اینکه بیشتر وقت شبانهروز به خواستههایتان توجه کنید کار راحتی نیست، مگر اینکه دارای یک اراده قوی باشید.
سلام در دنیای کسبوکاری که هر شخص برای ساختن منابع استعدادها امور مالی فناوری و غیره تلاش میکند موفقیت یک شخص به دلیل مصمم بودن و انعطافپذیری اوست. ممنونم موفق باشید.
سلام. کاملا حق با شماست. موفق باشید