تاثیر فیلترهای ذهنی بر روابط ما.
ایا تا به حال فکر کردهاید چرا دو نفر میتوانند جهان را به روشهای مختلفی ببینند؟ و یا از یک اتفاق دو برداشت کاملا متفاوت داشتهباشند. حقیقت این است که ما همه چیز را در جهان، از طریق فیلترهای ذهنی شخصیمون میبینیم. این فیلترهای ذهنی، به خاطر تجربیات، منافع و حتی ویژگیهای شخصیتی ما (مانند درونگرایی و برونگرایی ) بوجود میان. در واقع هر چیزی که تجربه میکنیم روی فاکتورهای ذهنی ما تاثیر میگذارد.
از آنجایی که این فیلترهای ذهنی به شدت قوی و نامحسوس عمل میکنند و متاسفانه اکثر عملکرد این فیلترها در جهت منفی و خودتخریبیاست پس شناخت آن بسیار حائز اهمیت است.
اجازه بدید قبل از هر چیز با خود فیلتر ذهنی بیشتر آشنا بشیم:
فیلتر ذهنی مثل یک قطره جوهر است که اگر تو یک ظرف بزرگ آب بیفتد، تمام آب را رنگی میکند. به همین صورت کسی که باورهای منفی نسبت به خود یا بعضی از اتفاقات دارد هم، همینطور تحتتاثیر قرار میگیرد.
به طور مثال :
اگر دانشآموزی در یادگیری دروس ضعیف باشد، نمره انضباط وی هم پایین در نظرگرفتهمیشود. یعنی ضعیف بودن این دانشآموز در درس، به تمام رفتارهای دیگر این فرد تعمیم دادهمیشود. در واقع برداشتی که معلم از ضعیف بودن این دانشآموز در یادگیری دارد، همچون فیلتری عمل میکند و تمام خصوصیات مثبت و خوب آن دانشآموز(ممکن است دانشآموز منظم و مودبی باشد) را غربال میکند و تنها چیزی که باقیمیگذارد، ضعیف بودن دانشآموز است.
پس این فیلترهای ذهنی مانع شناخت منطقی ما از وقایع میشود، در نتیجه احساسات ناخوشایند ما را تقویت و به روابط و سلامتی و شادی ما صدمه میزند.
در اینجا بسیار مهم است بتوانیم تشخیص بدهیم آیا فیلترهای ذهنی ما نیاز به اصلاح دارد یا خیر؟ و یا اصلا چگونه تشخیص بدهیم که فیلترهای ذهنی ما نیاز به تغییر دارد؟
برای اینکه بفهمیم آیا باید فیلترهای ذهنی خود را تغییر بدیم یا نه؟ توجه به زبان بدن بسیار مهم است.
در زیر مواردی که نشاندهنده فیلتر ذهنی مخربه، آورده شده:
۱_ آیا مدام سردرد یا درد معده دارید؟
۲_ آیا احساس ناامیدی میکنید؟ حتی زمان انجام کاری که دوستش دارید؟
۳_ آیا پیدا کردن نکات مثبت در روابط یا در اطرافتون کار سختیه؟
۴_ آیا دیگران شما را به عنوان فردی منفینگر میشناسند؟
۵_ آیا صبح زود از خواب بیدار شدن برایتان دشوار است؟
۶_ آیا مدام احساس خستگی میکنید؟
۷_ آیا همه چیز را سیاه یا سفید میبینید؟
این علائم نشانمیدهد، برداشت شما از اتفاقات اطرافتون باید اصلاح شود. در واقع وقتی با اتفاقی غیرمنتظره روبرو میشوید اول بایستید، فکر کنید بعد واکنش نشان دهید. در اکثر مواقع ما طبق ذهنیت منفی و غلط خودمون واکنش نشان میدهیم که متاسفانه نتایج خوبی برای ما به ارمغان نمیاورد .
به گفته انیشتین :
ما با همان شیوه تفکری که مشکلی را ایجاد کردیم، نمیتوانیم آن را حل کنیم.
این جمله یعنی بیشتر مشکلات ما از طرز فکر و نگرش ماست و تا وقتی نگاه خود را به اتفاقات اطرافمان تغییر ندهیم، قادر به از بین بردن مشکلات نیستیم.
پس برای اولین قدم، در هر شرایط غیرمنتظرهای که قرار میگیریم اول واقعیت را بدون هیچ قضاوت و پیشفرضی مورد بررسی قرار دهیم، سپس تصمیمگیری کنیم.
به طور مثال :
اگر خانمی را در حال رانندگی دیدیم یاد این جمله که دستفرمون همه خانمها بد است، نیفتیم. شاید این مثال خیلی ساده و پیشپاافتاده به نظر برسد ولی وقتی با دقت به رفتارمون نگاه کنیم، میفهمیم خیلی وقتها طبق همین باورهایی که تو ذهنمون قرار دارد، رفتار میکنیم.
شاید در طی روز با دهها مرد که بد رانندگی میکنند، برخوردداشتهباشیم، ولی رانندگی بد آنها اصلا به چشم نمییاد. اما به محض دیدن یک راننده زن، سریع پیشداوری میکنیم و منتظر کوچکترین اشتباه وی هستیم.
حال خوب فکر کنید :در روابط خود چقدر از این حربه استفاده میکنیم؟ چقدر از وقت روزانهمون، منتظر سرزدن یک اشتباه کوچک از اطرافیانمون هستیم؟ آن هم فقط به این علت که یک ذهنیت منفی نسبت به آنها داریم. و همین ذهنیت مانع دیدن خوبیها و نقاط مثبت اطرافیانمان میشود.
موفق باشید.
دوست عزیز سلام شاید مطالب زیر هم برای شما جالب باشد:
سلام مطلب آموزنده و مفید بود خسته نباشید.