چه افکاری سبب بیماری سرطان، زخم معده، تیروئید، سکته قلبی، تومور میشود؟
اگر از شما بپرسم : چند بیماری که تا به حال دیدهاید یا تجربه کردید را نام ببرید، چه میگویید؟ مطمئناً بدون معطلی شروع به شمردن انواع و اقسام بیماری میکنید. کمی دقت کنید شما پزشک نیستید ولی با بیماریهای زیادی آشنا هستید. چرا؟
چون از بیماری میترسیم. از بیماری خاطره خوشی نداریم و همیشه چیزهایی که از آن میترسیم یا یادآور درد و رنج برای ما هستند را هرگز فراموش نمیکنیم.
از نظر پزشکی برای هر بیماری دلایل مختلفی وجود دارد. اما یک سری از روانشناسان معتقدن ریشه بیماری جسمی در فکر و ذهن فرد قرار دارد.
کتاب شفای زندگی یکی از بهترینهای کتابهایی است که به بررسی علل روحی و روانی بیماریهای جسمی میپردازد.
خانم لوئیز هی نویسنده این کتاب معتقد است : ریشه تمام بیماریهای انسان در اندیشهها و خصوصیات رفتاری وی قرار دارد. مخصوصا اندیشهها و عادتهایی که در نیمه تاریک ما وجود دارد. اندیشههای نابودکنندهای همچون ترس، احساس گناه، حسادت، انتقاد، خشم و....
شاید برایتان عجیب باشد وقتی بدانید علت بیماری سرطان هم، ریشه در افکار پنهان ما دارد. خیلی وقتها با دارو و خدمات پزشکی، سرطان برای مدتی از بین میرود اما باز این بیماری به صورتی دیگر در سالهای بعد بروز میکند. زیرا ریشه اصلی این بیماری خشک نشدهاست.
پس در کنار استفاده از خدمات جادویی پزشکی، کمی هم با خود خلوت کنید تا ببینید کدام فکر، کدام خشم یا کدام احساس منفی باعث بوجودامدن این بیماری شده.
در زیر علل روحی و روانی بیماریهای مختلف آوردهشدهاست، امیدوارم خواندن این موارد برایتان مفید بودهباشد:
سرطان، ناشی از نفرت است، نفرتی که مدتها در دل فرد قرار داشته گاهی این نفرت از دوران کودکی با فرد همراه است. تجربه تلخی که هیچوقت فراموش نمیشود.
افرادی که مبتلا به سرطان میشوند، بیشتر اوقات در حال سرزنش کردن دیگران و انتقاد کردن از خود هستند.
خانمی را میشناختم که به خاطر روابط نامشروع همسرش همیشه حال روحی بدی داشت. دائماً از شوهرش بدگویی میکرد. نفرت زیادی از او داشت. و بعد متاسفانه مبتلا به سرطان شد و فوت کرد.
بعد از خواندن کتاب شفای زندگی لوئیز هی به نزدیکترین افراد زندگیام فکر کردم. جالب اینجاست هر کدام از آنها با بیماری دستوپنجه نرم میکردند که با خصوصیات اخلاقی آنها جور در میآمد. تو وجود هر کدام از آنها بیماری بود که منطبق با گفتههای لوئیز هی بود.
آرتروز یا ورم مفاصل ناشی از عادت انتقاد کردن است. انتقاد از خود و از دیگران.
اکثر افرادی که مبتلا به آرتروز میشوند، افراد کمالطلب هستند و چون هیچ انسانی بدون عیب و نقص نیست. آنها دائم در حال انتقاد کردن از خود هستند و بدین ترتیب بیماری را به سوی خود جذب میکنند.
ویژگیهای همچون غرور، خودپسندی، لجاجت زمینهساز زانودرد میشود. این درد برای افراد خودپسندی است که فکر میکنند راهی که آنها انتخاب میکنند صددرصد درست است و هیچوقت راهی برخلاف نظر خود را امتحان نمیکنند.
در واقع این بیماری به علت منعطف نبودن فرد بوجود میآید. از این به بعد هر وقت زانودرد داشتید، از خود بپرسید : کجا سرسختی و لجبازی کردید؟برای درمان این درد کافی است کمی انعطافپذیر باشید.
این بیماری نمایانگر عدم توانایی فرد برای رها کردن چیزهای کهنه و پوسیده است. رها کردن چیزهایی که به آن نیازی ندارد.
به طور مثال : میترسند لباسهای کهنه را دور بریزند. در مشاغلی که آنها را راکد نگهمیدارد، سالیان سال باقی میمانند. هیچگاه برای تفریح خود هزینهای نمیکنند تا پولی برای روز مبادا کنار بگذارند.
ناراحتیهای اندام تناسلی، مثانه، مقعد، پروستات به علت حس گناه بوجود میآید. هر گاه تن خود را کثیف و ناپاک بدانیم دچار چنین بیماریهایی میشویم.
به طور مثال : افرادی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند همیشه یک نوع احساس گناه را تجربه میکنند. ممکن است در طی روز بارها تن خود را بشورند تا تن خود را تمیز کنند. متاسفانه احتمال ابتلا به بیماری تناسلی در این افراد بیشتر است.
زخم معده بیماری افرادی است که همیشه در پی رضایت پدر، مادر، دوست، رئیس و همکار خود هستند. کسانی که از خود راضی نیستند و برای جلب رضایت دیگران هر کاری انجام میدهند.
کسانی که خود را دوست دارند ، هرگز بیماری زخم معده را تجربه نمیکنند .
قلب مکان شادی و محبت است. وقتی خود را از شادیهای کوچک اطرافمان محروم میکنیم، قلب خود را تحت فشار قرار میدهیم. آنقدر این کار را انجام میدهیم تا از کار بایستد.
آنهایی که حمله قلبی را تجربه میکنند ، هرگز افراد شادی نبوده و در صورتی که فرصت شاد بودن را به خود ندهند ، بدون شک دوباره دچار حمله قلبی خواهند شد .
ناراحتی ریه، زمانی رخ میدهد که فرد خود را مستحق زندگی کردن نمیداند. بزرگ شدن ریه و همینطور سیگارکشیدن راهی برای نفی زندگی است.
ناراحتیهای مربوط به پشت معمولا زمانی خود را نشان میدهد که فرد احساس کند، مورد حمایت خانواده، همسر، رئیس و کسانی که دوستشان دارد، نیست.
وجود درد در ناحیه پشت، نشانگر عدم پشتیبانی عاطفی است.
گردن نشاندهنده انعطافپذیری تفکر فرد ، قابلیت دیدنِ روی دیگر مسائل ، همچنین دیدن نقطه نظر اشخاص دیگر است . هر گونه مشکل در ناحیه گردن ، معمولاً نشاندهنده این است که فرد در مورد نقطه نظرهای خود در هر وضعیتی سرسختی ، یکدندگی و لجاجت به خرج میدهد!
گلو نمایانگر قابلیت فرد برای حرفزدن است. فرد با گلوی خود باید آنچه میخواهد را به زبان برآورد. باید بتواند حرف خود را بزند و از حقش دفاع کند.
کسانی که در ناحیه گلو دچار مشکل هستند، احساس میکنند نمیتوانند حق خود را بگیرند.
گلودرد نشانه خشم است. و لارنژیت نشاندهنده این است که فرد به قدری خشمگین است که نمیتواند حرف بزند.
گلو همچنین نشانه جریان خلاقیت در بدن است و زمانی که این جریان خلاقیت سرکوب گردد و یا ناکام بماند ، اغلب با ناراحتی و یا بیماری های گلو خود را نشان خواهد داد . اشخاصی که سراسر عمر خود را برای دیگران زندگی میکنند و همواره عمر خود را در جهت جلب رضایت همسر ، خانواده ، فرزند ، رئیس و . . . میگذرانند مبتلاء به ورم لوزه ها و یا بیماریهای تیروئید و مشکلاتی از این قبیل میگردند چرا که خلاقیت آنها ناکام مانده و دارای این حس هستند که هرگز امکان پرداختن به علایق و خواستههای خود را نخواهند داشت!
ناراحت های پا معمولاً نشاندهنده آن است که از پیشروی در مسیری خاص میترسیم . رانهای بزرگ و چاق علامت آکنده بودن از نفرتهای دوران کودکی است .
وقتی تمایل نداریم و نمیخواهیم کاری را انجام دهیم ، ناراحتیهای جزئی تر پا را می آفرینیم! واریس نمایانگر ماندن در شغل یا مکانی است که از آن نفرت داریم . رگها توانایی حمل شادمانی را از دست میدهند . آیا شما به مسیری میروید که میخواهید؟
گاهی ما انسانها، اتفاقی دردناک و ناگوار را برمیداریم، آن را پرورش میدهیم و برای همیشه آن را در ذهن خود نگهمیداریم تا در نهایت تبدیل به تومور شود.
"لوئیز هی" تومورهایی را که گاهی بانوان با آن روبرو میشوند ، عارضه "او به من بد کرد" می نامد! او معتقد است زنانی که آزار عاطفی میبینند و احساس میکنند به زنانگی آنها لطمه وارد شده است، دچار کیستهای مختلف میشوند .
سلام
بسیاری از ما به درمان ذهنی باور داریم زیرا ما افرادی را می شناسیم که مشکلات سلامتی را تجربه کرده اند و علی رغم بهترین مراقبت های پزشکی، بیمارتر شده و درگذشته اند ما همچنین دیده ایم افرادی که پزشکان از آنها نا امید شده بودند از مرز مرگ برمی گردند بیشتر مواردی که با درمان ذهنی بهبود می یابند اعضای پزشکی کمرنگ می شوند زیرا جامعه ی پزشکی با دیدگاه درمان ذهنی بسیار مخالف هستند آنها اعتقاد دارند که عوامل بیرونی مانند داروها پرتو درمانی و جراحی تضمین کننده ی بهبودی افراد هستند با تشکر بابت راهنمایتون مطلب بسیار آموزنده و مفید بود موفق باشید.