چرا به جای تلاش برای رسیدن به هدف، فقط رویابافی میکنیم؟
چرا برای رسیدن به هدف هیچ کار مفیدی انجام نمیدهیم؟ چرا هر روز یک تصمیم جدید میگیریم ولی هیچوقت قدم اول را برنمیداریم؟ چرا به جای تلاش برای رسیدن به هدف، فقط رویابافی میکنیم ؟
این مشکلات مختص من و شما نیست. متاسفانه افراد زیادی با این چالشها روبرو هستند. و جالب اینجاست که دلیل واقعی این تنبلی و سستی را نمیدانند. شاید از خود بپرسید: مگر تنبلی و تلاش نکردن، دلیل خاصی هم دارد؟
بله یک دلیل پنهانی و درونی دارد. شاید اگر ادامه این پست از وبسایت چیکادی را مطالعه کنید، چیزهای جالبی دستگیرتان شود.
چرا هیچوقت برای رسیدن به هدف، قدم اول را بر نمیداریم؟
هدف افراد مختلف، متفاوت است. هدف یکی رسیدن به وزن ایدهآله، یکی قبولی در کنکور، دیگری موفقیت شغلی و یا خرید خانه دلخواه.
مهم نیست هدف موردنظرتان چه باشد. آنچه مهم است این است که در بیشتر مواقع هیچ کاری برای رسیدن به خواستهتان انجام نمیدهید.
به محض اینکه تصمیمی میگیرید، ضمیر ناخوداگاهتان شروع به بهانهجویی میکند. تصمیم شما را با هزاران دلیل واقعی و غیرواقعی زیر سوال میبرد. تمام مدت به شما القا میکند که انجام این کارها و برنامهریزیها هیچ فایدهای ندارد.
به طور مثال : کسی که تصمیم به قبولی در کنکور دارد با چنین بهانههایی مواجه میشود.
" تو خیلی دیر شروع کردی به درس خوندن. بچههای دیگه از تابستون سال گذشته، شروع کردن به درس خوندن و الان هم در حال مرور درسها و تست زدن هستنند.
تو میخوای با بچههایی رقابت کنی که تو بهترین مدارس و آموزشگاهها درس خوندن و....."
همین دلایل به ظاهر منطقی، برای متوقف کردن آدم کافی است.
فرد آرزوی رفتن به دانشگاه را دارد. ولی هیچوقت توان شروع کار جدی را ندارد. هیچگاه نمیتواند به برنامهریزیهای خود عمل کند، زیرا ضمیر ناخودآگاه مانع بزرگی برای رسیدن او به اهدافش است.
چرا ضمیر ناخودآگاه، مانعی برای رسیدن به اهدافمان است؟
ضمیر ناخودآگاه بخشی از ذهن ماست که کارهای غیرارادی را تحتکنترل دارد. بیشتر کارهایی که انجام میدهیم از روی عادت و به صورت اتوماتیک است. وقتی تصمیم میگیریم کار جدیدی را شروع کنیم، ضمیر ناخودآگاه میترسد و مقاومت میکند. او هیچ علاقهای به ایجاد عادت جدید ندارد. تنها چیزی که میخواهد این است که شما در همان حالت قبل باقی بمانید. اگر شما خواهان هیچ تغییری نباشید، تمام کارهایتان اتوماتیک و غیرارادی انجام میشود.
یک نگاهی به زندگی شخصیتان بیاندازید. سر ساعت خاصی بیدار میشوید، صبحانه میخورید، سرکار میروید، با دوستانتان تلفنی صحبت میکنید، شبکههای اجتماعی را چک میکنید و.....
همه کارهایی که در شبانهروز انجام میدهید، غیرارادی است. وقتی با تمام وجود، تصمیم میگیرید شرایط زندگی خود را تغییر دهید، یعنی میخواهید با همه عادتها و رفتارهای غیرارادیتان مبارزه کنید. پس ضمیر ناخودآگاه مانع میشود و با بهانههای مختلف قصد متوقف کردن شما را دارد.
پس برای اینکه قدمی فراتر از رویابافی بردارید، باید به بهانههای ناخودآگاه خود بیتوجه باشید و با شجاعت تصمیم خود را عملی کنید. شاید به همین دلیل است که میگویند:
اولین قدم، سختترین قدم است. زیرا باید از غول ناخودآگاه گذشت.
موفق باشید دوست عزیز.
سلام از نظر برخی از افراد تصور کردن رویا و هدف را کاری نامناسب و نامطلوب می دانند اما با این وجود تصور کردن رویاها و اهدافمان می توانند ما را به هدفمان وابسته تر نماید که نتیجه آن رسیدن به هدف می باشد.